اخبــار ســایت
گفتگوي روزنامه اطلاعات با کيومرث ابوالملوکي در مورخ 21 مرداد 1394
از او به عنوان يکي از اصليترين رواج دهندگان کشتي نوين در ايران (پس از حميد محمودپور) ياد ميکنند. وي نخستين مربي ايراني تاريخ کشتي آزاد ايران در رقابتهاي جهاني هم به شمار ميرود و به جز عرصه مربيگري، در امور مديريتي، اجرايي و حتي داوري از چهرههاي مطرح تاريخ کشتي ايران محسوب ميشود. در حقيقت ميتوان از ابوالملوکي به عنوان گنجينه ورزش ايران نام برد که خدمات شاياني براي ورزش و جامعه عصر خود داشته است. زمانيکه استاد ابوالملوکي ورزش کشتي را شروع کرد، هنوز تيم ملي و فدراسيون کشتي ايران شکل نگرفته بود (فدراسيون کشتي ايران در سال ۱۳۲۶ تاسيس شده است). با اين حال ابوالملوکي موفق شد بين سالهاي ۱۳۲۱ تا ۱۳۲۳ چند بار قهرمان و نايب قهرمان کشور در رشته آزاد و فرنگي شود. او سپس به عرصه مربيگري روي آورد و هدايت تيم ملي ايران را در مسابقات جهاني ۱۹۵۴ توکيو ژاپن در دست گرفت و توانست با ۲ مدال طلاي عباس زندي و توفيق جهانبخت و يک نشان نقره محمدعلي فردين، براي نخستين بار ايران را در رتبه سوم دنيا قرار دهد. اين نخستين بار بود که کشتي ايران در مسابقات جهاني صاحب مدال طلا ميشد. ابوالملوکي نخستين مربي ايراني تاريخ کشتي آزاد ايران هم به حساب ميآيد، چرا که پيش از مسابقات ۱۹۵۴، صائيم آريکان از ترکيه هدايت تيم ملي را برعهده داشت. نام استاد کيومرث ابوالملوکي در داوري هم جاويدان مانده است. او در سال ۱۹۴۹ نخستين داور بينالمللي کشتي ايران بود. وي در رقابتهاي جهاني ۱۹۵۱ هلسينکي فنلاند و رقابتهاي المپيک ۱۹۵۶ ملبورن استراليا به همراه مهدي نيکخو و در رقابتهاي المپيک ۱۹۶۰ رم ايتاليا به همراه حميدي و نيکخو قضاوت کرد و در مسابقات مهم داخلي هم به امر داوري پرداخت. وي قضاوت مسابقه به يادماندني کشتي پهلواني ميان تختي و زندي را هم برعهده داشته است. ابوالملوکي علاوه بر اين، سالهاي متمادي دبير ورزش دبيرستانهاي تهران بود و در دانشگاه ملي و دانشسراي عالي تربيت بدني در سالهاي ۱۳۲۹ تا ۱۳۴۷ به تدريس کشتي پرداخت و در چند رقابت بينالمللي مانند بازيهاي آسيايي ۱۹۷۴ تهران، سرپرست تيمهاي مختلف ورزشي بود. وي همچنين عضو هيات رئيسه نخستين فدراسيون کشتي ايران در فروردين ۱۳۲۸ بود. او همچنين کتاب رموز کشتي در سال ۱۳۲۴ و فنون کشتي به صورت مصور در سال ۱۳۲۶ را تاليف کرد که با استقبال فراواني روبرو شد، به گونهاي که اين کتاب ۵ بار تجديد چاپ شد.
در روزگاري که بسياري از مردم به دليل کمبود امکانات وآشنا نبودن با عوامل بيماريزا و بهداشت در بستر بيماري افتاده يا جان خود را از دست ميدادند، استاد ابوالملوکي در کتابهايش از ويتامينها، تغذيه ورزشکاران و موارد بهداشتي مينوشت و جامعه ورزش را با علم روز آشنا ميکرد. او در پايان تمامي صفحات کتب انتشار داده خود، موضوعات مهمي درباره لزوم توجه هرچه بيشتر مردم به سلامت خود با روي آوردن به ورزش و دوري از عوامل بيماريزا را درج کرد تا در اين راه به وظيفه خود عمل کند. کيومرث ابوالملوکي در سال ۱۳۰۳ در تهران ديده به جهان گشود. او با ۹۲ سال سن و کوله باري از تجربه از خاطرات تلخ و شيرين دوران فعاليتش در ورزش نخست ايران گفت.
مشروح گفتگو با استاد کيومرث ابوالملوکي را در ادامه ميخوانيد:
* درباره رواج کشتي به سبک امروزي در ايران توضيح دهيد؟
- کشتي که به شکل امروزي در دنيا متداول است، توسط استاد حميد محمودپور در سالهاي ۱۳۱۳ و ۱۳۱۴ به ايران آمد. او کسي بود که در خارج از کشور تحصيل ميکرد و مقيم ترکيه بود و توانست کشتي فرنگي و آزاد کلاسيک را وارد ايران کند و آنرا رواج دهد. او که وزنش کم بود و جثهاش به کشتيگيران نميخورد خيليها حرفش را باور نميکردند و اعتقادي به او نداشتند. هنوز هم در کشتي حجم بدن را بيشتر از تکنيکي بودن يا داناتر بودن يک کشتيگير قبول دارند و معتقد به زور هستند.
* از روزي که براي نخستين بار وارد دنياي کشتي شديد بگوييد؟
- با چند نفر از دوستانمان براي شنا کردن به ورزشگاه امجديه (شيرودي) رفته بوديم. انتهاي خيابان سعدي، دروازه تهران بود که امجديه خارج از تهران قرار داشت. وقتي وارد آنجا شديم، ديديم چند نفر در سالن کشتي مشغول به تمرين هستند که به ديدن آنها ايستاديم و از اين رشته خوشمان آمد. کمکم توسط محمودپور وارد کشتي شديم و او ما را تشويق به پرداختن به اين رشته کرد. در سال ۱۳۱۸ نخستين مسابقات کشوري در ايران برگزار شد. ميخواستم در اين مسابقات شرکت کنم که به دليل جنگ جهاني برگزاري اين رقابتها لغو شد، اما سرانجام در سال ۱۳۲۱ در اين رقابتها شرکت کردم و موفق شدم هم در رشته آزاد و هم رشته فرنگي عنوان نايب قهرماني را کسب کنم. به همين ترتيب در سالهاي ۱۳۲۲ و ۱۳۲۳ هم در مسابقات کشوري به روي تشک رفتم که به ترتيب عناوين نايب قهرماني و قهرماني را بدست آوردم.
* چگونه به مربيگري روآورديد؟
- پس از حضور در کشتي، دبير ورزشي در مدارس شدم. در کنار آن کشتي را هم ادامه ميدادم، اما کمکم به سمت مربيگري در کشتي روي آوردم و توانستم در تاريخ ۱۰ر۱۰ر۱۳۲۸ مربي رسمي فدراسيون کشتي شوم. پس از اين موضوع به عنوان مربي کشتي فعاليتم را آغاز کردم. موفقيتهايم موجب شد نخستين مربي بينالمللي کشتي در ايران شوم و در سال ۱۳۲۸ که انتخابات هيات رئيسه فدراسيون کشتي براي نخستين بار انجام شد، من هم انتخاب شدم.
* از چگونگي قبول هدايت تيم ملي کشتي بگوييد.
- در المپيک ۱۹۴۸ لندن صائيم آريکان ترکيهاي هدايت تيم ملي را برعهده داشت. در آن دوره کشتيگيراني مانند طوسي، حريري و صفدري که همگي خوب بودند در آن حضور داشتند. قرار بود من هم به اين رقابتها اعزام شوم که به دليل خدمت سربازي نتوانستم به المپيک بروم. اين مربي ترک که چند سال هدايت تيم ملي ايران را برعهده داشت و اتفاقا دستمزد خوبي هم گرفت، در مسابقات فنلاند و ترکيه عملکرد خوبي از خود نشان داد و در المپيک هم نتيجه نسبتا خوبي گرفت تا اينکه من سرمربي تيم ملي ايران شدم و به مسابقات جهاني ۱۹۵۴ توکيو اعزام شديم. در ژاپن توانستيم براي نخستين بار ۲ مدال طلا و يک نشان نقره بدست آوريم، در حاليکه مربي ترک که پيش از من حضور داشت چند برابر من پول ميگرفت، اما نتوانست مدال طلا کسب کند.
* درباره شاگردان مطرح خود در دنياي کشتي بگوييد.
- شاگردان زيادي تربيت کردم که در مسابقات جهاني قهرمان شدند. زمانيکه بسياري از قهرمانان به باشگاه پولاد ميرفتند تا تمرين کشتي کنند، من در آنجا مربيگري ميکردم که اتفاقا تختي هم کارش را از آنجا شروع کرد. يک روز تختي براي تماشاي مسابقات کشتي به آنجا آمده بود که من با ديدن او و اندام مناسبي که براي کشتي داشت، او را به دفتر باشگاه آوردم و او را تشويق کردم تا به سمت کشتي بيايد و حتي کار سربازي او را هم درست کردم. تختي از خرمشهر به تهران آمده بود و وقتي خواستار روي آوردن او به کشتي شدم او در جواب گفت که آمده ام اينجا تا پدرومادرم را ببينم و دوباره به خرمشهر بازگردم، اما ما او را نگهداشتيم و فدراسيون کشتي هم به او کمک کرد و او به اين صورت آرامآرام وارد عرصه کشتي شد.
* ماجراي قسم نامه که در خانه شما و با حضور کشتيگيران حاضر در مسابقات جهاني توکيو امضا شد، چه بود؟
- آن زمان کشتي ورزش نخست ايران بود و فدراسيون اهميت زيادي براي سياسيون داشت. يکي از تجار معروف بازار و از بزرگان ورزش باستاني که مورد احترام جامعه ورزش و بازاريان بود، (جمال الدين قطب) رياست فدراسيون کشتي را برعهده داشت. در آن زمان عدهاي به عناوين مختلف درصدد برکناري او بودند تا خودشان جانشين او شوند و تيم کشتي آمادهاي را تحويل بگيرند و به ژاپن (جهاني ۱۹۵۴) بروند. برخي کشتي گيران هم که در جريان فعاليتهاي مخالفين بودند، با آنها تماسهايي گرفته ميشد و به آنها وعدههايي داده شده بود تا پشت تيم را خالي کنند. باتوجه به وظيفهاي که برعهده داشتم نميتوانستم بي تفاوت باشم و تصميم داشتم تيمي قوي و آماده را به اين مسابقات که براي نخستين بار به عنوان مربي تيم ملي ايران انتخاب شده بودم اعزام کنم. احساس مسئوليت ميکردم و نگران هم بودم و نميخواستم تيمي را که در آن شرايط براي مسابقات جهاني آماده کرده بودم از دست بدهم. براي رسيدن به اين هدف نفرات تيم ملي را در تاريخ ۶ر۹ر۱۳۳۲ به منزلم دعوت کردم. غلامرضا تختي، عباس زندي، حسين عرب، توفيق جهانبخت، ناصر گيوه چي، مهدي يعقوبي، و محمود ملاقاسمي آمدند، اما ابراهيم کوکپري و محمدعلي فردين که دعوت شده بودند به جلسه نرسيدند. همگي آنها در جريان اغراض سياسي پشت اين موضوع بودند و نيازي نبود برايشان توضيح بدهيم. همگي کشتيگيران دست در دست هم گذاشتند تا با هم يک دل شوند و براي موفق شدن تيم ملي از دل و جان تلاش کنند.
* پس از کسب موفقيت در مسابقات جهاني ۱۹۵۴ چه پاداشي به نفرات تيم ملي اختصاص داده شد؟
- براي نخستين بار در تاريخ کشورمان ۳ نفر از کشتيگيران ايراني، عباس زندي نفر نخست جهان و برنده مدال طلا، توفيق جهانبخت نفر نخست جهان و برنده مدال طلا و محمدعلي فردين نفر دوم جهان، چنين عناويني بدست ميآوردند و تيم کشتي آزاد ايران براي نخستين بار به مقام سومي جهان رسيد که عنوان بينظيري بود. وقتي به تهران بازگشتيم رئيس سازمان وقت ورزش از من مشورت گرفت که به مدال آوران چه پاداشي اختصاص دهد که من پيشنهاد دادم به آنها خانه بدهند تا آيندهشان تضمين شود. آنها هم به مدال آوران تيم نفري يک باب خانه ۵۰۰ متري در نارمک اهدا کردند.
* پس از کسب نخستين طلا در مسابقات جهاني توسط ايران استقبال از تيم ملي چگونه بود؟
- زماني که موفق به کسب اين عنوان شديم، سپهبد جهانباني که رياست تربيت بدني وقت را برعهده داشت دستور داد استقبال درخور توجهي از تيم ملي شد به گونهاي که فرودگاه مهرآباد تهران پر از جمعيت بود. پس از آن ما يک هفته در هتل رامسر ميهمان رئيس سازمان تربيت بدني وقت بوديم. در آن زمان آن هتل يکي از بهترينهاي ايران بود که هر کسي را به آنجا راه نـميدادند. پس از اقامت در هتل پاداش بسيار خوبي هم به اعضاي تيم اهدا شد.
* نخستين قضاوت بينالمللي شما در کشتي در چه مسابقاتي بود؟
- در مسابقات جهاني ۱۹۵۱ هلسينکي فنلاند بود. پس از آن در المپيک ۱۹۵۶ ملبورن به همراه نيکخو و ۱۹۶۰ رم را هم به همراه حميدي و سيدمحمد خادم داوري کردم که عملکردم خوب بود و مورد تاييد فدراسيون جهاني کشتي قرار گرفت. حتي در فينال المپيک هم قضاوت کردم.
* آيا خاطرهاي از فردين که پس از نايب قهرماني جهان به سمت بازيگري در سينما رو آورد داريد؟
- در مسابقات جهاني ۱۹۵۴ توکيو پس از برگزاري مسابقات وقتي به هتل بازگشتيم ديديم در لابي هتل جمعيت زيادي جمع شدهاند. دليل را جويا شديم که تختي گفت «فردين به مقام سومي راضي است و ديگر نميخواهد در کشتي آخر به روي تشک برود، اما جمعيت خواستار کشتي گرفتن او هستند و ميخواهند که او ادامه بدهد.» اگر فردين کشتي نميگرفت، سوم ميشد اما اگر کشتي آخر را ميبرد مدال نقره ميگرفت. فردين در آن زمان گوشش را عمل کرده بود و درد زيادي داشت و ميگفت براي سلامتيام نميخواهم کشتي بگيرم. من هم در جواب گفتم سلامتي از کشتي گرفتن بسيار مهمتر است که اين حرف من باعث تعجب همه شد. يک ساعتي که گذشت با فردين صحبت کردم و به او گفتم تو پس از گذراندن مراحل سخت به تيم ملي راه پيدا کردي و نبايد به اين راحتي شانس رسيدن به نايب قهرماني در جهان را از دست بدهي که او هم با حرفهاي من آرامتر شد و قبول کرد که کشتي بگيرد و در پايان هم با پيروزي مقابل حريف خود نايب قهرمان جهان شد. فردين هم پس از کشتي به سمت بازيگري رفت و از آنجاييکه محبوبيت فراواني داشت خيلي زود جاي خود را در عرصه سينما بازکرد.
* چه سالهايي در فدراسيون کشتي به عنوان نايب رئيس و دبير حضور داشتيد؟
- سرهنگ معروف خاني، رئيس وقت فدراسيون کشتي بود که من سالها در زمان او دبير فدراسيون بودم. دوران طلايي کشتي ايران زماني بود که تيمسار دفتري که رئيس دژبان ارتش بود، رياست فدراسيون کشتي را برعهده گرفت. او قدرت زيادي داشت که از آن براي کمک به کشتي استفاده کرد. تشکهاي مدرن وارد ايران کرد، براي کشتيگيران پس از تمرين و مسابقات دوش آب گرم و سرد گذاشت. زمانيکه ما کشتي ميگرفتيم شبها دزدکي به حوض آب حياط مدرسه دارالفنون ميرفتيم تا آبتني کنيم، اما وقتي تيمسار دفتري آمد امکانات خوبي براي کشتيگيران فراهم شد.
* آيا پيگير اتفاقات کشتي هستيد؟
- زندگي من با کشتي گره خورده و اين ورزش را بسيار دوست دارم و پيگير اتفاقات آن و کسب نتايج کشتيگيران ايران در مسابقات بينالمللي هستم. اميدوارم کشتي ايران بيش از پيش بر روي ريل موفقيت قرار گيرد. مديران خوبي در فدراسيون کشتي حضور دارند و رسول خادم هم بر امور مسلط است. خادم کسي است که در المپيک و جهان عنوان قهرماني را براي ايران کسب کرده و به خوبي با مشکلات کشتي آشناست.
* چه توصيهاي براي جوانان
علاقه مند به کشتي داريد؟
- توفيق جهانبخت يکي از کشتيگيران بسيار خوب من بود که در مدرسه معلم او بودم. روزي آمد و به من گفت «ميخواهم چند ماه کشتي نگيرم و به درسهايم برسم» به او گفتم مهمترين چيز براي تو رسيدگي به درسهايت است. اگر در کنار آن توانستي کشتي هم بگير و اگر هم نشد مهم نيست که او بعدها توانست مدرک مهندسي الکترونيک را از کشور انگلستان بگيرد و به پيشرفتهاي خوبي در درس خود رسيد که متاسفانه به بيماري هپاتيت مبتلا شد و در سن ۴۰ سالگي درگذشت. او کشتيگيري نابغه بود که در اوزان سوم، چهارم و پنجم کشتي گرفت. جوانان ما ابتدا به درس، اداره زندگي سپس به سوي کشتي بروند.
▪️سوابق قهرمانی، مدیریتی و اجرایی استاد کیومرث ابوالملوکی