مـقالات ســایت

ايرانيان باستان همانند ديگر مردم مشرق زمين به حفظ و استحکام جامعه و نظام اجتماعي خويش مي انديشيدند . اگر چيني ها با تربيت گروه ممتاز جامعه براي نگهباني از انديشه و سنت هاي كهن خود تلاش مي کردند ، اگر هندوان با تربيت برهمن ها براي ترويج معتقدات مذهبي و حفظ نظام قبيله اي خويش مي کوشيدند ، ايرانيان هم حفظ اقتدار و توسعه کشور خود را وجهه همت خويش قرار مي دادند و بنابراين نخستين و بهترين هدف هاي آموزشي آنان در تربيت خدمت گزاراني لايق و شايسته براي کشور خلاصه مي شد .
به طور کلي هدف هاي آموزشي ايران باستان را به پنج بخش تقسيم کرده اند :
هدف ديني و اخلاقي که در دوران چهارصد ساله ساسانيان بر اساس تعاليم زرتشب ( گفتارنيک ، کردارنيک ، پندار نيک ) بود .
هدف نيرومندي و بهداشت که جوان مردي ، راستي ، پاکدلي و پاک تني ، نيرومندي ، چابکي و چالاکي را تعليم مي داد . در ديانت زرتشي پاکيزگي تن از وظايف ديني است و ناپاکي تن و بيماري و ضعف جسماني منسوب به اهريمن است . از آنجاکه خاستگاه اين دين دست کم در 3000 سال پيش بوده است مي توان پنداشت که اين امور در ادوار تاريخي ايرانيان باستان عموميت داشته اند .
هدف نظامي که به منظور نگهداري مرز و بوم ، حفظ آرامش غلبه بر دشمنان اساس آن بر تعليمات نظامي بود .
هدف اقتصادي که تعليم حرفه ، صنايع ، کشاورزي ، دامداري ، بازرگاني ، و ... را در برمي گرفت .
هدف سياسي که عبارت از تعليم کشور داراي چه از نظر تأمين امنيت داخلي و چه از نظر روابط با ديگر کشورها بود .
با اين همه بايد دانست که در ايران باستان سازماني عمومي براي تعليم و تربيت که نام مدرسه بر آن توان نهاد وجود نداشته است و همچون ديگر کشورهاي مشرق زمين کار تعليم و تربيت را بيشتر خانواده ها به عهده داشتند و فرزندان اعيان و اشراف در ميدان هاي اختصاصي پادشاه يا حکام با برنامه هاي منظمي که به وسيله مردان طبقات بالاي اجتماع اجرا م ي گرديد تعليمات بدني و نظامي مي ديدند . معابد ، آتشکده يا آتشگاه از مکان هايي بود که ايرانيان از آن براي پرورش اطفال استفاده مي کردند .
ورزش در آموزش های ايرانيان
جوانان تمرينات روزانه خود را پيش از طلوع آفتاب با دويدن و پرتاب سنگ نيزه آغاز مي کردند و از جمله تمرينات معمولشان ساختن با جيزه غذايي اندک ، تحمل گرماي طاقت فرسا ، پياده روي هاي طولاني ، عبور از رودخانه بدون خيس شدن سلاح ، خواب در فضاي باز و هواي آزاد و تحمل تشنگي و سختي هاي ديگر بود . سواري و شکار دو فعاليت معمول و رايج بود . جستن روي اسب و فرو پريدن از آن در حال دويدن ، به طور کلي سرعت ، چالاکي و مهارت از ويژگي هاي سوارکاران سواره نظام ايران بود . نهاد ورزشکاران حرفه اي به حساب مي آمدند .
مسلم است که ايرانيان براي آن که بتوانند از ورا رود ( کرانه هاي سيحون و جيحون ) را تا يونان بگشايند و اقوام گوناگون را در قلمرو خود قرار دهند ، قواي جسماني قابل تأملي داشتند . آنان که شاهکارهايي چون تخت جمشيد را برآوردند درايت هنري و بازوان قوي خود را در آفرينش اين بارگاه به کار بستند ، بنابراين چنين قوم يا اقوامي نمي توانستند فارغ از مهارت هاي فکري و رزمي باشند . در کتاب هاي تاريخي مورخان يوناني چون گزنفون ، هرودوت ، کتزياس و منابع روايي ايرانيان شواهدي از چگونگي آموزش هاي جسماني بيان شده است . آموزش هايي که در ميدان هاي باز ، اما در بدنه شهر ها و در هر گروه سني خاص انجام مي گرفت . ايرانيان عهد باستان دلبستگي زيادي به اسب داشتند و او را همانند عضو خانواده خود مي پنداشتند و به هنگام نيايش براي آن نيز مانند ساير اعضاء خانواده خود دعا مي کردند . اهميت اسب در زندگي مردم ايران باستان چنان بوده است که نام بسياري از نامداران ايران با اسب ترکيب يافته است ، مانند لهراسب ( اسب تندرو ) تهماسب ( دارنده اسب زورمند ) ، ارجاسب ( دارنده اسب با ارج ) ، پورشسب ( پسر اسب ، که نام پدر زرتشت بوده ) و ...
اختراع دهنه ، نعل وزين و رکاب به ايرانيان نسبت داده شده است . ارابه راني در ايران باستان قسمت مهمي از برنامه جشن مهرگان ( که به افتخار مهر فرشته روشنايي برگزار مي شده ) بوده است . يونانيان اين مسابقه را از ايران و روميان از يونان اقتباس کرده اند .
يکي ديگر از برنامه هاي تربيت بدني ايران باستان چوگان بازي است که ايرانيان را مبدع آن دانسته اند . کودکان پياده و جوانان سوار بر اسب به بازي چوگان مي پرداختند . و بدان عشق مي ورزيدند سن آغاز بازي چوگان را حکيم طوس هفده سالگي بيان کرده است . تيراندازي ، شکار و شنا نيز از مهارت هايي است که در برنامه هاي تعليمات جوانان ايران باستان گنجانده شده و از ارزش و اهيمت فوق العاده برخوردار بوده است . مقام پهلواني يک جوان علاوه بر تسلط کامل وي در رشته هاي مختلف ورزشي از قبيل اسب سواري ، تيراندازي ، شکار و شنا ، برخورداري از مهارت هاي فنون ورموز کشتي و سجاياي اخلاقي ، جوان مردي ، شجاعت ، بزرگواري و عدالت نيز ضروري بود . پهلوانان ويلان در هنگام صلح پهلوان کشور بودند و هنگام جنگ سرداران سپاه . اهميت عنوان پهلواني در ايران باستان تا بدان جاست که گاه نتيجه جنگ دو طرف به فتح و پيروزي يا شکست يکي از پهلوانان دو طرف که سرداران سپاه بودند . بستگي داشته است . ايرانيان باستان براي دستيابي به جامعه سالم و تندرست و ورزيده ،رنج بسيار کشيده و برنامه ريزي هاي مفصل داشته اند .
دکترجوادکريمي